معضل تامین مواد اولیه در صنعت فولاد
صنعت
فولاد کشور ما در طول سالیان گذشته رشد قابلتوجهی را از آن خود کرده است. بخش خصوصی نقش موثری در توسعه این
صنعت بر عهده داشته است.از حدود ۲۰ سال گذشته تاکنون حدود یک سوم ظرفیت صنعت فولاد ایران را، بخش خصوصی واقعی احداث کرده است. همین نسبت، نشان از اهمیت و اثرگذاری فعالیت تولیدکنندگان بخش خصوصی در چنین صنعت استراتژیکی دارد. تولیدکنندگان فولاد کشور بهویژه فعالان بخش خصوصی در مسیر تولید خود با چالشهایی روبهرو هستند. کمبود نقدینگی و مواد اولیه را باید از اساسیترین چالشهایی دانست که تولیدکنندگان فولاد به ویژه در بخش خصوصی با آن روبهرو هستند.
سیاستهای دستوری متولیان وزارت صنعت،
معدن و تجارت و دخالت در امر تولید از دیگر مسائلی است که فعالیت تولیدکنندگان در حلقههای مختلف زنجیره فولاد را با چالش روبهرو میکند. در تبیین هرچه دقیقتر چالشهای یادشده باید خاطرنشان کرد که اغلب واحدهای فولادی متعلق به بخش خصوصی، کوچک مقیاس هستند، بنابراین در موارد متعددی برای تامین ماده اولیه خود با مشکل کمبود نقدینگی روبهرو میشوند.
در این میان، بخش قابلتوجهی از مواد اولیه مورد نیاز این تولیدکنندگان از طریق بورس کالا مبادله خریداری میشود، اما متاسفانه درحالحاضر امکان خرید اعتباری از بورس وجود ندارد، چراکه وزارت صنعت، معدن و تجارت از تولیدکنندگان بزرگی مانند فولاد مبارکه و فولاد خوزستان خواسته که محصولات خود را فقط بهصورت نقدی به فروش برسانند. خرید مواد اولیه بهصورت نقدی به حجم بالایی از نقدینگی نیاز دارد و از توان بسیاری تولیدکنندگان خارج است. درنتیجه این واحدها ناچار هستند فقط ماده اولیه محدودی را تهیه و با ظرفیت پایینتر از ظرفت اسمی خود تولیدکنند. یا در مواردی به صورت دستمزدی تولید کنند که هر دو گزینه به ضرر تولیدکنندگان است.
چنانچه متولیان وزارت صنعت، معدن و تجارت بپذیرند که خرید مواد اولیه فولادسازان بهصورت السی انجام شود، مشکل تامین نقدینگی برطرف میشود. بهویژه که زمان تحویل این محصولات اغلب در یک بازه زمانی ۲ تا ۳ ماهه انجام میشود. یعنی نقدینگی ما برای یک بازه زمانی ۲ تا ۳ ماهه بلوکه میشود. راهحل دیگر، استفاده از توانایی بانکها برای تامین نقدینگی مورد نیاز فولادسازان است. البته چنانچه بانکها بپذیرند اعتبار خرید مواد اولیه را به صورت السی در اختیار ما قرار دهند، باز هم شرکتهای فروشنده باید این شرایط را قبول کنند. با این وجود شاهد آن هستیم که وزارت صنعت، معدن و تجارت از فولادسازان بزرگ میخواهد فروش اعتباری را قبول نکنند تا میزان تقاضا کاهش یابد.
طبیعی است که بهدلیل کمبود نقدینگی، تقاضا نیز کاهش مییابد. هرچند سیاست یادشده تنها به ضرر ما است. همانطور که پیشتر هم اشاره شد دخالت دولت در تولید از دیگر چالشهایی است که فعالیت تولیدکنندگان را تحتتاثیر قرار میدهد. از دولت انتظار میرود جنبه سیاستگذار و حمایتی داشته باشد. دخالت مستقیم دولت در فعالیتهای تولیدکنندگان اشتباه است. کما اینکه ظرف سالهای گذشته بارها مشاهده کردهایم دستکاری دولت به بهانه کنترل قیمتها مشکلزا بوده است. درحالحاضر نیز با انواع تصمیمات اشتباه در فروش محصولات فولادی در بورس کالا روبهرو هستیم. در چنین شرایطی از یکسو محصولات تولیدکنندهها با قیمتی ارزان در بورس عرضه میشود و از سوی دیگر، محصول نهایی با قیمتی بالا در اختیار مصرفکننده واقعی قرار میگیرد. بنابراین چنانچه مسئولان اجازه دهند شفافیت به بورس کالا بازگردد، بسیاری از چالشها برطرف میشوند. چنانچه رقابتی شفاف در خرید و فروشهای بورس آغاز شود، ظرف بازه زمانی یک تا دو ماهه، انواع تقاضاهای کاذب از این بازار خارج میشوند. در ادامه هر خریداری تنها براساس نیاز خرید میکند. البته در همین موقعیت باید شرایط خرید اعتباری نیز فراهم شود.غلامرضا خلیقی-مدیرعامل شرکت فولاد غرب آسیا